3550 : در عید

ساخت وبلاگ

به احمقانه ترین شکل ممکن فقط امید دارم و دست نمیکشم. و دارم ادامه میدم. یه دختر با رویاهای بزرگ.خیلی بزرگ. که شاید از نظر منطقی هیچوقت رویاهاش به حقیقت حتی نزدیک هم نباشن اما اون چه سرخوشانه کار میکنه تا شاید کمی، فقط کمی نزدیک بشه تا شاید براورده بشن و پیش خودش مدام تکرار میکنه یعنی میشه؟ یعنی میتونم؟ اگه این امید واهی نیست پس چیه؟ اما نه بزار همه دنیابگن نمیشه من اینقدر چیزی ندارم که که دیگه به نداشتن واقعا فکر نمیکنم یا حتی شاید نشدن فقط دلم میخواد همه انرژیمو بزارم برای این که پیش خودم شرمنده نشم نگم که نکردم نگم که بیهوده زیسته ام. اره. میخوام تلاش کنم. گور بابای همه چیز. این زندگی همینه. 

 

دوست داری از کارایی که میکنم دوباره بنویسم؟؟؟ اماده باش چون کم کم بر میگردم. یوهووو :)))

اون روز آهنگ گر تیغ بارد از سیامک آقایی رو گوش دادم. چقدر حال کردم باهاش. شاید گذاشتمش وب. 

162 :ته تتوس...
ما را در سایت 162 :ته تتوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7maedeh-drad1 بازدید : 178 تاريخ : يکشنبه 16 خرداد 1400 ساعت: 4:11