162 :ته تتوس

متن مرتبط با «خیلی» در سایت 162 :ته تتوس نوشته شده است

916 : خیلی خوابیدم :/

  • تا خوابم ببره طول‌کشید. میدونم یه خورده تند رفتم اما اذیتم کرد فیلم واقعا شاید خصومت شخصی داشت بام :دی آخه به نظرم ارزش نداره یعنی آلفردو فقط حق نداشت اون چیزی که خودش ارزوش بوده و بهش نرسیده رو با خودخواهی به اون پسرک بیچاره تحمیل کنه اینجوری واقعا خیلی نا جوانمردانه بود من مطمئنم اگه کسی بخواد چیزی بشه ربطی به این نداره که کسی که دوست داره رو از دست بده یعنی همیشه راه های بهتریم هست. دو این که چیزی شدن درست اما به چه قیمتی وقتی قراره باقی عمرتو وحشتناک بگذرونی من اگه باشم شاید کلا از همه چی دست بکشم ارزششو نداره وقتی راحت از دست میدی. دیگه این که بیخیال بقیش. زندگی همیشه وحشتاک بوده اما مشکل اینه با تمام این خصوصیات بدش ادم دست نمیکشه.میرم یه چی بخورم و شروع کنم. , ...ادامه مطلب

  • 907 : بهمن امسال خیلی شیرین و جذاب شروع شد.احساس تنفر میکنم:/

  • مثلا اومدم فیلم ببینم شاید سر عقل اومدم حالم بهتر شد. لعنتی بدترین فیلم ممکن بود به اندازه کل عمرم زار زدم ازش متنفرم دیگه هیچوقت فیلم دلم نمیخواد ببینم. آخه یعنی چی مسخره. ادم این فیلمارو میبینه از زندگی سیر میشه. خب وقتی شرایط خوب نیست چه اشکالی داره ادم فیلم ببینه حالش خوب شه حالا نه همیشه ولی خب همینجوری حالم بد بود. به طرز احمقانه ای گریم بند نمیاد. کاش زود تر صبح میشد کاش خوابم میبرد و البته اشکامم بند میومد :/ قطعا سیستم بدنم بهم ریخته یا شایدم روحی روانی نمیدونم ولی همون بدنو در نظر میگیریم هیچوقت در این حد حال مزخرف نداشتم تمام روزو که اعصابم خورد بود تمام شبم که درم زار میزنم عالیه تنوع گاهی انگار باید قبولش کرد. , ...ادامه مطلب

  • 861 : هجدهم دی ماه یک روز دوست داشتنی خیلی سرد و زمستانی

  • امروز میخواستم ساعت شیش بیدار شدم اما ساعت رو خاموش کردمو خوابیدم :/ دلم میخواد خودمو بزنم با این حال ساعت هشت که بیدار شدم با این که خیلی خیلی خوابم میومد صبحونه خوردم بعد گفتم ساعت هشتِ خیلی هم دیر نیست حاضر شدم رفتم پیاده روی. سوتی اینجام اگه گفتین چی بود؟ بله اول صبحونه خوردم بعد رفتم:/ اما خب اولا که خواب از سرم پرید هم تند راه رفتن هم هوای سرد دلم میخواد هر روز برم حتی اگه ساعت شیش بیدار نمیشم. کلی برنامه دارم برای امروزم. و برای بیست یا سی سال دیگه حتی. که بهم وصلن باید بتونم نه فقط برای خودم‌ برای اون‌شاید چون مهم همین فعلا باید سعیمو کنم جا نزنم‌. توی اینستا پیج تامیلا رو پیدا کردم و میخونم و جز همون معدود پیجای اینستاست که ازش یاد گرفتم و ندیده از شخصیتش خوشم میاد از این که از یه جایی بلند شد و شروع کرد و جا نزد پستاشو که میخوندم از این همه پشتکارش به وجد میام‌. خیلی فکرای مشترک هم باهاش داشتم یه جاهایی میفهممش یه جاهایی هم نه اما کلا از هزار تا پیج رنگی رنگی مسخره که فقط راهی هستن برای درامد زایی یه عده بهتره. پیشنهاد میکنم ببینینش. اینجا, ...ادامه مطلب

  • 807 : سرده . خیلی سرده... **

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • 492 : یه روز پاییزی خیلی دلبر

  • دقیقا دو ساعته که بیدار شدم. هوای امروزا دلبری میکنه. آخ نمیدونی چقدر دلم میخواد بزنم بیرون. این پاییز بالاخره هواییم کرد تا دلم بخواد از لونم بیام بیرون. اما کارم مونده اصلا انگار این لعنتی پیش نمیره معلومم نیست  آخرش چی بشه اما اما اما میخوام به خودم جایزه بدم که اگه خوب تمرکز کنم و خوب کارمو جلو ببرم عصر که شد نزدیکای غروب بزنم بیرون چقدر خوبِ چقدر خوبه پاییز اومده هوا خنک شده دیوونم کرده. , ...ادامه مطلب

  • 308 : خیلی خوشحالم خیلی

  • میخوام بنویسم از همه چیز.از کارهایی که انجام میدم ،هدفهام ،روز مرگیام ،کتاب هایی که میخونم، از عقایدم ، از فیلمها،از اتفاقای روزانم ،از هرچی که تو ذهنم میاد، حتی عکسهام .میخوام تمرین کنم و نترسم از بیان کردن .از قضاوتها و تفکراتی که ممکنه در موردم بشه.میخوام بنویسم از راهی که پیش رومه از امروزم ،که , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها