162 :ته تتوس

متن مرتبط با «یکشنبه» در سایت 162 :ته تتوس نوشته شده است

549 : یکشنبه...

  • وای باورم نمیشه که تا ساعت دو- دو نیم خواب بودم. کلداکسا فکر کنم دیر اثر کردن :/ و نرفتم دانشگاه و بعدشم دیگه دیر بود جدا از اون یادم نبود یادم نبود که یکشنبست. فردا هم که دوشنبه. خب اگه نتونم برم سر کلاس دلمم نمیخواد این دوروزو برم دانشگاه:( یعنی خب, ...ادامه مطلب

  • 467 : به یاد یکشنبه ها...

  • امروز یکشنبه است. یادم نبود یادم نبود. یکی از بچه های فکر کنم ترم پنج که با استاد کلاس داره تو گروه دانشگاه زد فردا کلاس تشکیل نمیشه. یادم اومد .اخ اگه میدونستین چقدر دلم میخواد ، چقدر دلم میخواد ، چقدر دلم میخواد. آرزو میکردم کاش میفتادم نقدارو. کاش اصلا خوب کار نمیکردم کارگاهو. کاش میشد بازم رفت سر کلاس 51 اون صندلی کنار در که مخصوص خودم بود. خیلی دلم تنگ شده. خیلی خیلی خیلی زیاد. این سه ماه انگ,یکشنبه ...ادامه مطلب

  • 362 : و باز یکشنبه ای دیگر...

  • میخوام بنویسم از همه چیز.از کارهایی که انجام میدم ،هدفهام ،روز مرگیام ،کتاب هایی که میخونم، از عقایدم ، از فیلمها،از اتفاقای روزانم ،از هرچی که تو ذهنم میاد، حتی عکسهام .میخوام تمرین کنم و نترسم از بیان کردن .از قضاوتها و تفکراتی که ممکنه در موردم بشه.میخوام بنویسم از راهی که پیش رومه از امروزم ،که , ...ادامه مطلب

  • 258 : سیزدهمین یکشنبه ی ترم آخر

  • خب امروز امروز امروز دیگه هفته های اخره. عکسام رو استاد تائید کردن.اونیم که فکر میکردم نبود یعنی اشکالی نداشت . فردا میخوام از استاد سوال بپرسم به امید این که لال نشم نه مییتونم هرچند که اولش درست نمیگم اما مهم اینه میگم آورین مائده .همچینم لال نیستم, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها