497 : ذهن زیبا

ساخت وبلاگ

خب عرضم به حضورتون که امروز بسی خوش گذشت از آن خوش گذشتنها که یادت نمیمونه که  چجوری هوا تاریک و شب شد و زمان گذشت. واقعا دقیق به خاطرم نمیاد و این وحشتناک بده میدونم میدونم. ولی فقط گفتم مائده برای یه روز سعی کن خودتو خالی کنی یه روز به خودت فرصت بده به هیچی فکر نکن یه روزو از دست بده ولی از بعدش درست شو نه این که هر روز هر روز نصفه باشی هم هی بگیری ول کنی هی کار کنی هی نکنی خسته باشیو تمرکز نداشته باشی.

البته اینو یادمه که فیلم ذهن زیبا (A Beautiful Mind) رو دیدم بالاخره. خیلی وقت بود داشتمش مها هم که دیده بود با این حال باهام نشست دیدیم. البته قبلا شنیده بودم راجع بهش هم مها برام ازش گفته بود خب به من باشه که اصلا نمیشناسم این نابغه های علمی رو زیاد یعنی در حد اسم شاید بدونم اما این که دنبالش باشم نبوده اما مها خیلی میخونه و درگیره برام میگه از حرفاشونو گاهی زندگیشون اگه صحبتی بشه الگوهای خودشو داره. در نتیجه میدونستم جریانش چیه البته فیلم اختلاف زیادی با واقعیت داره خب وقتی ادم میدونه دروغ هست تا حدودی  به خودش میگه چرا ببینه؟ نمیدونم اما بدم نبود یه جاهاییش خیلی ناراحت کننده بود اعصابم خورد شد ولی نمیدونم اگه همه چیزو همونجوری که بود به تصویر میکشیدن چجوری میشد. وحشتناک احتمالا. هیچ ادمی بدون رنج کشیدن اتفاقی براش نیفتاده همه سختیای خودشنو کشیدن.باورم نمیشه.دلم براش سوخت. یادمه سر کلاسم ازش صحبت شد دقیقشو یادم نی تصویر تو ذهنمه اما راجع به همین چیزایی بود که گفتم. این اختلافش با واقعیت.

خیلی حس وحشتناکی صداهایی رو بشنوی که مطمئن نباشی و نتونی واقعی بودنشو تشخیص بدی تا مدتهاتوی اوهام باشی. البته توی فیلم تصویر بود. فکر کنم توی زندگی اصلیش فقط صدا میشنیده. خب من اون اولا دو سال پیش گوشم مشکل پیش اومده بود براش درست نمیشنیدم. یا کلا غلط میشنیدم و باید بعضی کلمات رو حدس میزدم بعضیام که کلا نمیفهمیدم. یسری نمیدونم اسمش چیه حالا مهم نیست اصلا بگذریم بعد واقعا واقعا واقعا عذاب بود. نمیفهمیدم چی درسته چی درست نیست اصلا یه چیزایی رو یه چیز دیگه میشنیدم الانم اگه گوشم کیپ شه سرما بخورم یا مشکل دیگه اینجوری میشم گاهی! حالا برا من یه نقص جسمی بودا ولی میخوام بگم واقعا وحشتناک شاید چون یه همچین تجربه ای داشتم راحت تر تونستم درکش کنم. دمش گرم بازم تونست از پسش بر بیاد کار هرکسی نیست خیلی سخته چیزی که کلا وجود نداره رو بتونی تشخیص بدی و از پسش بر بیای. چیزی که ذهنیه. یا مثلا همسرش ولش کرده رفته وقتی خوب نشده تو واقعیت البته بعد یه مدت همخونه میشن یا ازدواج میکنن بعدِ طلاق دقیقشو یادم نی اما تو فیلم اینجوری نی. یا فقط بهش جایزه نوبل رو دادن اجازه ندادن سخنرانی کنه اگه غلط نگفته باشم حالا برین بخونین راجع بهش من ازش خوشم میاد :)



جان نش


جان نش



برای این که بشینم پای کارم چون یه مدت شبا تمرکز بیشتری دارم بعد مدتها قهوه خوردم. من کلا چیزای تلخ نمیخورم. حتی چاییم نه زیاد صبحونه فقط اگه بیدار شم. یعنی کلا اعتیاد ندارم. و در طی روز کم پیش میاد اما امشب خوردم البته با شیرو شکر :)  و مطمئن نیستم تاثیر داشته بوده باشه اما مها درست کرد و نمیدونمم با قهوه چی چی که گفت قوی درست کرداون کلا قهوه خوره انواع اقسامشو داره و تلخ تلخم میخوره به منم گفت اینجوری بخوریش تا ٤٨ ساعت سرپایی که من ترجیح دادم اصلا تست نکنم. در حد ٥-٦جواب بده راضیم :دی

الان درو باز کردم هوا واقعا سرده یه بافتنی پوشیدم پتو هم پیچیدم دورم اما سردمه ولی خوشم میاد. همیشه از سرما خوشم میومد به همون میزان از گرما متنفرم. سرما انگار یادت میاره زنده ای اصلا یجوره دیگست.

162 :ته تتوس...
ما را در سایت 162 :ته تتوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7maedeh-drad1 بازدید : 130 تاريخ : جمعه 14 مهر 1396 ساعت: 3:10