486 : آخرین هفته

ساخت وبلاگ

من اینقدر که از خواب بیدار میشم احساس خستگی میکنم موقعی که میخوام بخوابم خسته نیستم:/ انگار هرچی از زمان بیدار شدنم میگذره سرحال ترو پر انرژی تر میشم -___- ٥ساعته بیدار شدم اما هنوز لود نشدم :دی

هیچ کاریم نکردم عین این خجسته های خوشحال میمونم وای واقعا رو اعصاب خودمم باورت میشه :( شاید دوباره یه ذره بخوابم شاید این خستگی از تنم بره شب تا صبح کارامو کنم. یه خورده نگرانم باورم نمیشه واقعا هفته ی دیگه پایان نامست؟ :( با این که همه کارمو تقریبا کردم اما خب استرس نیستا یه حسی که نمیدونم اسمش چیه انکار یه ترکیبی از حسهای مختلف همه چی با همِ. نمیدونم نمیدونم بیخیال. ساعتشو با روزشو به استاد دقیق نگفته بودم این که بچه ها ترجیح میدادن دوشنبه باشه و راحت ترن. از اونجایی که دیگه عکسامو خیلی وقت فرستادمو تموم شده گفتم مزاحمش نشم من دوباره روم نمیشد که شاید بیخودی وقتشو بگیرم واسه همین از بچه ها پرسیدم هر کدومشون که میخواد برای استاد عکس بفرسته همون موقع این موضوع رو هم بپرسه که زمانش دقیقا کی میشه. بدونه ادم انگار تکلیفش مشخص میشه و شاید اگه زمانشو بفهمم باورکنم که وقتشه و کم کم این دوره از زندگی کامل تموم میشه وروزای اخرش بعدش رسما میرم توی دوره ی بعد :( درسته که خیلی وقته تموم شده و افتادم توی راه جدید. اما انگار این مدت حکم آماده باش رو داشت برام فقط. مثل یه دوره آموزشی. 

162 :ته تتوس...
ما را در سایت 162 :ته تتوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7maedeh-drad1 بازدید : 126 تاريخ : جمعه 14 مهر 1396 ساعت: 3:10