570 : زبان

ساخت وبلاگ

«چه شادی عنان گسیخته ای به انسان دست میدهد اگر دیگران درکش کنند بی آن که خود گامی در این راه برداشته باشد.»


داستان های کوتاه ، فرانتس کافکا ، ترجمه ی علی اصغر حداد ، نشر ماهی ، صفحه ۳۲۳


به نظرم اون چیزی که باعث میشه ما عملی رو با موفقیت انجام بدیم و به نتیجه برسه، میزان هوش استعداد و نبوغی که یک فرد ممکن لازم داشته باشه برای رسیدن بهش نیست بلکه به قدرت تفکرش بر میگرده. نمیدونم اینها تاثیری دارن یا نه اما مطمئنم این قوه ی تفکر واقعا واقعا واقعا ۹۰درصد مسائل باهاش حل میشه. تفکری که با تلاش باشه. درواقع منظورم از تفکر نحوه ی استفاده ای هست که ازش میشه. میشه کسی هوش بالایی داشته باشه اما لزوما کاری انجام نده چون تا فکر نکنه بلد نباشه دغدغه بازکردن مسئله ای رو نداشته باشه چطوری به چیزی برسه با یه آدم معمولی فرقی نداره.  وقتی فکر نمیکنه بررسی نکنه و غیره اما قطعا کسانی هستن که شاید خیلیم باهوش نباشن خیلی معمولی باشن اما به واسطه ی نحوه ای که فکر میکنن میتونن کسب کنن اطلاعات رو و به مرور تو مسیری که میخوان با تلاش موفق بشن. یعنی نمیدونم چجوری منظورمو بیان کنم.حالا چیشد به این نتیجه رسیدم. داشتم زبان میخوندم.بعد یادم اوند چقدر واقعا توی زبان آدم وحشتناک بی استعداد و کودن واقعا کودنی بودم یعنی متنفر بودم فکر میکردم نمیتونم و براشم وقت نمیزاشتم اصلا نمیفهمیدم هرچقدرم میخوندم توی حافظه ام تاثیری نداشت. هیچ اتفاقی رخ نمیداد. این مدت که دارم زبان کار میکنم تازه خودم بدون کلاس خیلیم هنوز فیلم نمیبینم خیلیم نمیدونم چجوری فقط وقتی انجامش میدم تمرکز میکنم ببینم چجوری باید باشه و هی کم کم انگار آدم یاد میگیره که چطوری باید بخونه بفهمه جمله هارو دقت کنه ووو این مسئله کاملا برام جا افتاده که مهم نیست که من کجام و چه سطحی دارم مهم نیست بلدم چجوری میخونن یا نه هرجور شده میخوام یاد بگیرم یعنی باورم اینه که نشد نداره میخوام یاد بگیرم حالا همه بگن تو نمیتونی نمیفهمی تو فلان از این حرفایی که شاید سالها پیش تز معلمای زبانم شنیده بودم و فکر میکردم چه کار سخت شاقی باید ادم یه هوش وحشتناک داشته باشه که بتونه انجام بده. این که میگم منظورم این  نیست که من الان میتونم مثل بلبل اینگلیسی حرف بزنم یا حتی یه جمله بگم اما مطمئنم میخوام تا ۵ سال دیگه از اینی که الان هستم بهتر بشم چه بسا که اینهاشم یاد بگیرم. اصلا مهم نی چه سطحی برسم مهم اینه از اینی که الان هستم بهتر باشم. واقعا نمیدونم چرا آدم فکر میکنه نمیتونه. من خودم جزو همونا بودم که به واسطه نتایجی که برام داشت به واسطه اتفاقاتی که پیش اومده بود کاری نمیکردم یعنی خودمو قانع کردم که نه حالا لزومیم نداره که یاد بگیری وقتی نمیفهمی استعداد نداری توش. الان ولی واقعا فکر میکنم سخت نیست مثلا همین خود من چقدر زبان فارسیم قوی؟ هیچی واقعا فارسیمم خوب نیست دارم روش کار میکنم هنوز کتاب میخونم شاید کتابای سختیم مباشن اما به لغتهایی بر میخورم که نمیدونم معنیشونو. شاید هنوز وقتی مینویسم توی جمله بندیام مشکل داشته باشم و باید ویرایش کنم عقب جلو کنم تا یه متن قابل قبول بشه. هنوز توی حرف زدن به صورت زنده در سطح معمولی ام شاید حتی پایین ترم. خب چه فرقی داره بین این و اون یکی زبان فقط آدم باید دنبالش باشه وقتی ول کنی هیچ اتفاقی نمیفته. کلا به این نتیجه رسیدم که بدرک که خیلی چیزارو از دست دادی مهم اینه برا چیزایی که دوست داری قدم برداری. بالاغیرتا اصلا هدفم انرژی مثبت و این خزعبلات نیستا دارم میگم فکر کنین روی مسائل عقب نکشین کم کم کم هی گره ها باز میشن و البته به گره های بزرگتر و محکم تری هم میرسین اما چیزی که بدست میارین ارزششو داره. حالا اگه باهوش باشین که خب از شانستون این دو تا رو ههمراه هم کنین. 

آغا ساعت سه شد نیم ساعت دارم مینویسم میخواستم چیز دیگه بگم اما الان افتادم رو غلطک برم زمان داره میگذره. برم که شبم میخوام بزنم بیرون هوا دلبری میکنه شایدم زود تر ولی دلم میخواد انجام بدم. عکاسی کنم. 

162 :ته تتوس...
ما را در سایت 162 :ته تتوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7maedeh-drad1 بازدید : 129 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 15:00