1912 : روز کذایی

ساخت وبلاگ

خانواده پدری! هوووف. نه که آدمای بدی باشن اما به خصوص این روزا با این عقاید افکاری که دارم بیش از همیشه احساس میکنم کلا رو یه خط نیستم باهاشون. بیش از حد مذهبی سنتی کلا یه مدل خاصی. الان اینجام خونه عمه ام اصفهان. همون که فوت کرده شاید از بقیه کمتر مذهبی بود یعنی خانوادش راحت ترن ماهم بیشتر در ارتباطیم البته بابام که ارتباط داره ولی اونم زیاد نه. حالا وسط این جمعیتم. ساکت باهاشون همدردی میکنم خب ادم ناراحت میشه به هر حال یه زمانی دیدمش . این اولی نیست دومیم نیست چندمی که تو خانواده از دست میدم نمیدونم حسابش از دستم در رفته هر دفعه هم میگم من چون خیلی صمیمی نببودم پس فقط ناراحت میشم اما بیشتره. هووف اینجا گیر کردم دلم اتاقمو میخواد امروز ظهر اینطورا برمیگردم. فقط دلم میخواد برگردم. همش از خودم میپرسم ارزششو داشت که بیام بعد میگم به خاطر بابا اره اینجوری بهتر شد ادم بعضی وقتا یسری کارارو فقط واسه خاطر ادما میکنه. بگذریم بگذریم کاش زمان زود بگذره. 

162 :ته تتوس...
ما را در سایت 162 :ته تتوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7maedeh-drad1 بازدید : 130 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 6:01