2840 : فیلم

ساخت وبلاگ

فیلم زنان کوچک رو دیدم. خب از اشتباهات بزرگم بود. ساخت ۲۰۱۹ اگه اشتباه نکنم. اتفاقا نه که منو تحت تاثیر قرار نده ها چرا کلی گریه کردم. و شخصیت جو رو دوست داشتم و باهاش حال کردم. اما فقط جو. و خب کتابش یه چیز دیگه است. تا وسط های فیلم نفهمیدم که هی رفت و برگشت داره به زمان گذشته و حال :/ یه خورده هم کسل کننده بود به طوری که کلا تصمیم گرفتم بیخیالش بشم. اما خب صبر کردم. بث مرد و من چقدر غصه خوردم. و فیلم هم بالاخره تموم شد. شخصیت مادر رو کاملا شناختم به خاطر دیگران حتی خانوادش رو فدا کنه یا از خودش و اونها بزنه. نمیگم بده اما زیادیشم خوب نیست. به هر صورت پیشنهادش نمیکنم . یعنی به نظر من فیلم معمولی ای بود میشد خیلی بهتر باشه.

 

الان حس میکنم روز ۱۳ فروردین فردا قراره برم دانشگاه :/ یه همچین حس گندی دارم اونم نه برای یه کلاس حسابی که برای یه کلاس مزخرف مثلا مجبور باشم برم. انگار تعطیلات در حال تموم شدن باشه. حالا انگار من تعطیلات و غیر تعطیلاتم فرق داشته باشه. کلا تو تعطیلاتم :دی خیلی انرژیمو گرفت فیلم. باید میذاشتم آخر شب میدیدمش. نمیدونم چرا اینقدر گریه کردم مها میگفت این که گریه نداره :/ ولی بند نمیومد که. باورت نمیشه چجوری زار میزدم :/ :| چشامم درد گرفته از گریه :/ کلا پشیمون شدم. 

 

بگذریم باید کارامو از سر بگیرم ببینم چقدر میتونم کار کنم میلم به چی میکشه. فعلا که راستش هیچی. اگه این سردرد خوب بشه. 

 

احساس میکنم یه غمی رو دارم حس میکنم اما نمیدونم برای چی. یه چیزی آزارم میده تا بهش فکر میکنم حتی الان اشکام میاد. شاید باور نکنی اما انگار فراموش کرده باشمش. علتش رو نمیدونم. انگار چیزی رو بخوام اما نداشته باشمش. نمیدونم نمیدونم. یعنی من دیوونه ام که برای چیزی گریه میکنم که فراموشش کردم؟؟

 

شاید کار نکنم شاید بخوابم. نمیدونم نمیدونم

 

گاهی به شدت احساس تنهایی میکنم. نه از ببرون که از درون حسش میکنم. احساس میکنم کسی درکم نمیکنه حتی عزیزترینهام. احساس میکنم تنهام. خیلی تنها... شاید دلیل گریه ام این باشه. فکر کنی هیچ کدوم از آدمای اطرافت شاید تورو واقعا نشناسن و درک نکنن. حس غربت میون این همه آشنا. 

162 :ته تتوس...
ما را در سایت 162 :ته تتوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7maedeh-drad1 بازدید : 118 تاريخ : سه شنبه 5 فروردين 1399 ساعت: 8:44