2834 : امید

ساخت وبلاگ

اگه امید نبود آدم چجوری دل خوش میکرد؟ یا زندگیشو ادامه میداد؟ قفسه سینه ام درد میکرد الان قرص خوردم آرومه. یه خورده سرفه هم میکنم. موندم مریض شدم یا نه. نمیدونم چجوری من که همش خونه بودم. امیدوارم چیزیم نباشه . اما فکر مرگ اومده تو ذهنمو خیلی سمج هست با تمام اینها تهش میگم کاری ازم بر نمیاد و امیدوارم چیز خاصی نباشه. سرفه هام اون قدرم زیاد نیست من قبلا هم سرفه میکردم با آب گرم خوب میشن. برام امیدوار باش. 

بگذریم من همه کارامو کردم. حتی ماتیلدا رو هم خوندم. از اون چیزی که فکر میکردم برام آسون تره. درسته یسری لغت هارو نمیدونم اما میفهمم و بعضیاشو تو دیکشنری میزنمو میخونمشون. نمیدونم بشینم کتابمو بخونم یا بخوابم. خوابم نمیاد ولی یه کم دمق و بیحوصله هم هستن. کلا فازم منفی بهتره حرف نزنم :/ میرم کتابمو بخونم تا خوابم بگیره. هرچی دیرتر بخوابم دیرتر بیدار میشم. دلم نمیخواد اینجوری بشه دوست دارم صبح های زود بیدار شم. ولی دیگه هرچی شد. شایدم بخوابم نمیدونم. اصلا نمیدونم چمه. سعی میکنم حال خودمو خوب کنم. دل خوش کنم که امروز برناممو و روزمو خوب انجام دادمو گذروندم. کاش تمام روزهای سال رو اینجوری باشم حتی اگه خسته میشم حتی اگه حالم بده بتونم درست بگذرونمو از پس خودم بر بیام. دلم نمیخواد آدم بیهوده ای باشم. وقتی به مرگ و زندگی فکر میکنم بیشتر دلم میخواد که بهتر باشم. این که زندگی ارزش تلاش کردن رو داره. ارزش این که کسی بشی که زندگیش برای بقیه راه گشاست. 

162 :ته تتوس...
ما را در سایت 162 :ته تتوس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7maedeh-drad1 بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 5 فروردين 1399 ساعت: 8:44